با روزنامه شرق از نظر تئوریک مشکل داشتم. وقتی توقیف شد، تحلیلم این بود که شرقیها به هر کاری دست زده بودند که توقیف شوند.
شرق 150 تومان بود. یعنی به قیمت یه کیهان، یه رسالت و یه روزنامه دیگه. معمولا پول زیادی نمیتونستم خرج مطالعه روزانه و روزنامهای کنم اما یه روزنامه شرق خیلی بیشتر از یه روزنامه بود. بگذریم.
بعد از اینکه شرق تعطیل شد، با این که چند تا روزنامه جدید شروع به انتشار کردن و در بین روزنامههای موجود هم روزنامه حزبالله رو نسبتا بیشتر از بقیه قبول داشتم و دارم، اما هیچکدوم شرق نمیشن. بعد از توقیف شرق، حس روزنامه خوندن من هم توقیف شده.
نشریاتی که در این پنج سال مطالعه کردهام، خیمه و اشراق اندیشه و سوره بودهاند. البته سوره را بیشتر و بهتر میخواندم. هم به خاطر این که تحلیلی بود و هم به خاطر اینکه کاربردی و ملموس بود. درد بینشریه بودن هم به درد بیروزنامه بودن اضافه شد!
سوره حتی اگر باز هم منتشر شود، یقینا سوره شهید اوینی نخواهد بود. نمیدانم این ره به کجا میخواهد برود و هدفش چیست اما تعطیلی سوره برای نظام خیلی زشت است خیلی.
مطمئنا تا ظهور نشریهای در حد و اندازه سوره، باید سالها انتظار کشید. خاک بر سر ...
کاش حضرات بزرگوار عرضه داشتند جلوی این همه دهنکجی مدیران ارشد و غیر ارشد به آرمانهای انقلاب را بگیرند، نه اینکه دهن منتقدین مشفق را خورد کنند.
فعلا سرم شلوغه؛ ممکنه نتونم توی این چند روزه چیزی بنویسم...
یکوبلاگ
اعتراض به توقیف ماهنامه سوره